آلودگی نوری: چگونه در حال تغییر محیط زیست است
سلام! نام من ایگا است، من دانشجوی دانشگاه ویلنیوس، دانشکده علوم طبیعی (لیتوانی) هستم و برای کلاس زبان انگلیسی خود پروژهای را انجام میدهم. این پروژه در مورد آلودگی نوری است: من علاقمندم بدانم چگونه میتواند برای مردم یا طبیعت، حیوانات خطرناک باشد. یا شاید اصلاً خطرناک نیست و هیچ آسیبی ایجاد نمیکند؟ یا شاید هیچکس متوجه آن نیست؟
هر پاسخ مهم است، بنابراین لطفاً این کار را به طور مسئولانه انجام دهید.
از وقت شما متشکرم!
شما در کدام کشور زندگی میکنید؟
- هند
- هلند
- ایالات متحده آمریکا
- ایالات متحده
- کانادا
- ایالات متحده آمریکا
- ایالات متحده آمریکا
- ایالات متحده آمریکا
- کانادا
- ایالات متحده آمریکا
منطقه زندگی شما؟
گزینه دیگر
- من در یک شهر حومهای زندگی میکنم - شهری در خارج از یک شهر. به طور خاص، من حدود ۴۰ مایل دورتر از واشنگتن دیسی زندگی میکنم.
آیا باور دارید که آلودگی نوری یک مشکل جدی است؟
آیا تا به حال:
دولت شما چگونه در راستای کاهش آلودگی نوری عمل میکند؟
- نمیدانم
- آنها واکنشی نشان نمیدهند. چراغهای بزرگراه در شب خاموش میشوند اما این برای صرفهجویی در انرژی است. با توجه به اینکه هلند به شدت پرجمعیت است، ممکن است انجام کاری در مورد آلودگی نوری دشوار باشد.
- کاهش آلودگی نوری در اولویت دولتهای ما، چه محلی و چه ملی، نیست.
- اصلاً نه. من در هیوستون زندگی میکنم و بهزحمت میتوان دربارهی هیچگونه قانونی صحبت کرد.
- نه، تا جایی که میدانم.
- من ندیدهام که دولت درباره آلودگی نوری چیزی بگوید.
- کاملاً مطمئنم که آنها هیچ کاری نمیکنند.
- نمیدانم، راستش. به نظر نمیرسد که اولویت باشد.
- مطمئن نیستم
- من واقعاً نمیدانم که آیا دولت من در این مورد کاری انجام میدهد یا اصلاً اهمیتی میدهد. هرگز چیزی از دولت، چه محلی و چه ملی، درباره آلودگی نوری نشنیدهام. این موضوع چیزی نیست که مردم واقعاً دربارهاش صحبت کنند.
شما چقدر درباره آلودگی نوری میدانید؟ نظرات شما در مورد این موضوع چیست؟
- نمیدانم
- متأسفم که هرگز نتوانستهام آسمان شب را در تمام شکوهش ببینم به خاطر آلودگی نوری. خوب میشد اگر نورها کمی کم شوند، مقدار زیادی نور توسط گلخانهها در حومه اینجا تولید میشود، اگر آنها راهی پیدا کنند که نور خارج نشود (مثلاً استفاده از نوعی پرده برای کل گلخانه در شب) این خودش یک پیشرفت بزرگ خواهد بود.
- آلودگی نوری در حال افزایش است زیرا لامپها به led تبدیل میشوند که کارآمدتر اما در عین حال روشنتر هستند. دانشگاه من در حال اضافه کردن نورهای بیشتری به محوطه دانشگاه است و اکنون در شب به اندازه یک روز ابری روشن است. ایمنی دانشجویان مهم است اما نورها به هر سمتی میتابند! احساس میکنم اگر نورهای کمتری به طور استراتژیک قرار داده میشد، ایمنی همچنان افزایش مییافت و میتوانستیم ستارههای بیشتری را ببینیم.
- من اولین بار در یک کلاس علوم در دبیرستان درباره آن یاد گرفتم، زمانی که به تماشای ستارهها رفتیم و مجبور شدیم برای دیدن ستارهها به دور از شهر سفر کنیم. تابستان گذشته برای اولین بار کهکشان را دیدم، وقتی که در غرب تگزاس کمپینگ میکردم و آنجا یک رصدخانه وجود داشت که هیچ آلودگی نوری وجود نداشت. آسمانها آنقدر زیبا بودند که گریه کردم. ما باید آلودگی نوری را کاهش دهیم، حتی اگر فقط برای حفظ این زیبایی باشد (شاید مردم کمتر خودخواه شوند اگر بتوانند به بالا نگاه کنند و ببینند که در مقایسه با جهان چقدر کوچک هستند؟) اما همچنین به این دلیل که این نور اضافی کاملاً بیولوژی همه را مختل میکند. این نور کیفیت خواب ما را کاهش میدهد، ما بیشتر تحت استرس هستیم و کمتر سالم، و همین اتفاق برای حیوانات نیز میافتد. اثرات آلودگی نوری بسیار بزرگتر و فوریتر از آن است که مردم معمولاً متوجه آن شوند.
- صادقانه بگویم، به هیچ وجه به اندازهای که باید، به این موضوع توجه نمیکنم! اما با بزرگ شدن در طبیعت و در یک مزرعه، زندگی در یک شهر و سپس نقل مکان به یک مزرعه دیگر در طبیعت، همیشه تفاوت را از نزدیک میبینم و متوجه احساسم نیز میشوم. این چیزی است که مردم باید به آن آگاه باشند و هر زمان که ممکن است سعی کنند آن را کاهش دهند!
- من اطلاعات زیادی درباره آلودگی نوری دارم و افکار زیادی در این مورد دارم. به عنوان یک دانشجوی نجوم، آلودگی نوری بلای جان من است. این موضوع مانع از دیدن ستارهها میشود که باعث ناراحتی من میشود و انجام علم را سختتر میکند. من میتوانم و واقعاً ساعتها درباره این موضوع صحبت کنم. پر کردن آسمان با نور غیرضروری مانع از این میشود که مردم بتوانند آنچه را که باید شگفتی طبیعی قابل دسترسترین جهان باشد، ببینند.
- از نظر علمی، من خیلی نمیدانم؛ اما در هیوستون، تگزاس زندگی میکنم (یک شهر کاملاً بزرگ از نظر اندازه) و میدانم که باید حداقل یک یا دو ساعت از شهر دور شوم تا بتوانم به هر نوع رصد ستارهای با کیفیت بپردازم.
- از تجربه میدانم که دیدن ستارهها در یک شهر با ۵۰۰۰ نفر جمعیت یا در یک قسمت خالی از سکنه در بیابان جنوب غربی بسیار آسانتر از یک شهر بزرگ است. همچنین میدانم که آلودگی نوری با تخمگذاری لاکپشتهای دریایی تداخل دارد. من شبها دوست دارم ستارهها را ببینم، بنابراین موافق کاهش آلودگی نوری هستم.
- وقتی شب به خانه برمیگردم و میتوانم از روی پلی که نزدیک خانهام است به شهر نگاه کنم، به این موضوع فکر میکنم. اغلب میتوانم در اطراف ساختمانهای بلند در مرکز شهر یک درخشش یا مه ببینم، بهویژه اگر هوا مهآلود باشد. معمولاً میتوانم ماه را ببینم، اما بیشتر از ستارههای واقعی، چراغهای هواپیما را میبینم.
- من مقدار زیادی میدانم و این موضوعی است که واقعاً به آن علاقهمندم. آلودگی نوری هدر رفت انرژی است و برای محیط زیست مضر است و همچنین برای ستارهشناسان و کسانی که به تماشای ستارهها میپردازند، مزاحمت ایجاد میکند. از کودکی به نجوم علاقهمند بودهام و دیدن اینکه آسمان هر سال روشنتر میشود و ستارهها کمنورتر، برای من موضوعی دشوار و احساسی بوده است. این موضوع خواب را سختتر میکند، برای حیات وحش محلی مضر است و حتی با اینکه خیابان من چراغ خیابانی ندارد، آلودگی از مناطق اطراف به اندازهای است که احتمالاً ۸۰٪ از ستارههای قابل مشاهده را مسدود میکند. خوشحالم که هنوز میتوانم صورتهای فلکی را ببینم، اما گاهی اوقات حتی این هم دشوار میشود. ای کاش این موضوع بیشتر شناخته شده بود، زیرا برایم دردناک است که این مشکل اصلاً ضروری نیست - اگر مردم چراغها را به درستی بپوشانند، میتوانیم آسمانها را به طرز چشمگیری تاریک کنیم. اما با چراغهای خیابانی led جدید (و پارکینگهای روشن) که دائماً در حال نصب هستند، به نظر میرسد که این موضوع تقریباً ناشناخته است، حداقل برای افرادی که چنین ویژگیهایی را نصب میکنند. قبل از اینکه کووید-۱۹ امسال به وقوع بپیوندد، برنامهریزی کرده بودم که در نزدیکی spruce knob در ویرجینیای غربی کمپ بزنم تا بتوانم ستارهها را ببینم. امیدوارم هنوز بتوانم این کار را انجام دهم، اگر نه امسال، سال آینده. هر چقدر هم که طول بکشد، باید دوباره ستارهها را ببینم - آخرین باری که در جایی واقعاً تاریک بودم، پنج سال پیش بود و باید ستارهها را ببینم. تاریکترین جایی که میتوانم در فاصله یک ساعت و نیم رانندگی به آن برسم، ۴ در مقیاس بورتل است و با اینکه این خیلی بهتر از جایی است که زندگی میکنم، هنوز هم به اندازهای که میدانم میتواند باشد، خوب نیست. از زمانی که بشریت وجود داشته، همیشه ستارهها را داشتهایم - برای ناوبری، برای مطالعه، برای تحسین. فکر میکنم دلخراش است که تقریباً به طور کامل از آن دست کشیدهایم - حداقل در کشور من اینطور است. و اگر نتوانم به مردم کمک کنم تا چیزها را در جایی که اکنون زندگی میکنم تغییر دهند، برنامهریزی میکنم که به جایی تاریک نقل مکان کنم، شاید در منطقه سکوت رادیویی ملی. نمیتوانم بدون ستارهها زندگی کنم. فقط احساس میکنم که انسانها قرار نبود به این شکل زندگی کنند - فقط به ندرت ستارهها را ببینند. ما چیزی مهم را از دست دادهایم و وقت آن است که آن را پس بگیریم.