خانه فرهنگ، خانه شهروندی، خانه جامعه روستایی، خانه نمایشگاهها، کنسرتها و غیره.
یک خانه که در آن فرهنگهای مختلف میتوانند با هم ملاقات کنند
گوته، خواندن، فرهنگ
مردم چپگرا
اپرا، موسیقی، ادبیات، دکترین
هیچ
کنسرتها، خوانشها
برنامههای فرهنگی، کنسرتها، تئاتر،
کنسرتها، خوانشها، تئاتر
-
…بیشتر…
کلخوز، رئالیسم سوسیالیستی، قهرمان کار، شرایط کاری ناخوشایند
محکمه فنلاندی
کلکوزه
شورویها
کشاورزی، جامعه
اجبار به اتحاد کشاورزی
کار کردن، کشاورزی، اتحادیه گروهی
زنان با روسری، تراکتورها، کشاورز، کاه، گاوها
الپیجی
کشاورزی، کتاب تاریخ، روسیه
…بیشتر…
دیسکوی در مسکو (نسخه کاور پانک از توتن هوزن)
تئاتر باستانی
کلاه ایمنی زرد
روسی
آموزش سیاسی
ناشناخته
???
گل، مردان بزرگ، تراکتورها
?
-
…بیشتر…
۵ ساعت (فوف = هسسی ۵، آیکا = فنلاندی "زمان")
کمپین تبلیغاتی برای پروژه جوانان
بالاتون
بالالایکا
?
---
???
کلمه لوسیتگس (معنیاش را فراموش کردهام)
?
-
…بیشتر…
کولی؟ آرکیپلاگ گولاگ؟ اردوگاه کار در سیبری؟
دادگاه سوئدی
-
گولاگ
میشود گولاگ، سپس زندان، اردوگاه، اردوگاه بازپروری
اگر باید به آن گولاگ گفته شود، اردوگاه کار اجباری/اردوگاه مجازات/استالین
به ترکی "گوش" گفته میشود.
مردان قوی با ریش
اردوگاه کار
-
…بیشتر…
عالی! قوانین سونا!
سونا، که خصوصی نیست و باید برای ورود هزینه پرداخت کرد
برهنگی، شرم، عرق
فنلاند
نرمال، "کالتورگوت"
آرامش
مردان عرقریز، بخار
fkk، مردان و زنان برهنه، طبیعت
?
تفاوتهای شرق و غرب، کودکان به سونا میروند (پاسخ بسیاری از غربیها: "آیا این برای کودکان مضر نیست؟")
…بیشتر…
خیابانیها = گروه موسیقی پستمدرن آلمانی، پسرانی بدون خانه مناسب اما با شلوار پاره، در حال گدایی، پرسهزنی و با بینی پر از خلط.
پسری که در خیابان زندگی میکند
چارلی چاپلین "کودک"، درک، جرم
ریو دو ژانیرو
در کتابها رمانتیک شده، به حال خود رها شده، گدایی/دزدی، والدین کم حضور دارند
-
چسب بو کردن
گرسنه، با چشمان غمگین
?
کودکان یتیم، کشورهای فقیر
…بیشتر…
پدانت به ریاضیات در گیسن. یا یک امتحان نهایی فنی. شاید هم یک کلمه برای تکنیک/فناوری/اختراع.
موزه فناوری
مونیخ، آلمان، انقلاب صنعتی
بیمزه
مدرسه/دانشگاه با تمرکز فنی
محل آموزش
دانشگاه، مهندسان
یک مؤسسه در سطح پایینتر
?
-
…بیشتر…
چهل
۲۷
۳۷
۳۵
۳۰
در غرب بزرگ شدهام، به همین دلیل به برخی کلمات هیچ ارتباطی ندارم.
۵۲
۲۴
۳۳
۲۰
…بیشتر…