به نظر شما، کدام یک از این دو سیستم بر دیگری مزایایی دارد؟
کمتر بتن، بیشتر زمین برای جذب در بالایی.
سهولت در تعمیرات و تغییرات
نه
آبروهای پایدار زمین را حاصلخیز میکنند. در عین حال از طغیانی شدن آب جلوگیری میکنند. در سیستمهای متداول، آب به دریا یا هر رودخانه دیگری هدایت میشود.
نمیدانم جزئیات را توضیح دهم.
سیستم زهکشی متعارف این آب را برای کشاورزی یا پردازش مجدد به رودخانه استفاده میکند. سیستم آب پایدار برای جامعه انسانی و همچنین حیوانات و باکتریها بسیار مضر است.
هیچ ایدهای...
من قبلاً یک اصطبل ۲۰ دامی داشتم که اجاره کرده بودم و از آن تجربه، چیزهای زیادی درباره آنچه که میخواستم اگر/وقتی خودم یکی بسازم، یاد گرفتم. هرگز این کار را نکردم، همیشه مجبور بودم با امکانات موجود کنار بیایم یا تغییراتی ایجاد کنم. در اصطبل آبخوریهای خودکار (گرم) وجود داشت، نیمی از اصطبل به تپهای چسبیده بود، بنابراین در یک طرف، نیمی از اصطبل زیر زمین بود، کل فضای بالای اصطبل برای ذخیره کاه بود که به داخل آبخوریها در اصطبلها ریخته میشد. در مورد اصطبلها، در زیر آنها تیرکهای راهآهن وجود داشت، سپس ۱۸ سانتیمتر شن روی آن، و تراشهها که نیازی به گفتن نیست، اصطبلها هرگز خیس نمیشدند. ما روزی دو بار اصطبلها را تمیز میکردیم و بوی تراشه و اسبهای تمیز همیشه در اصطبل بود.. حالا، آبخوریها همیشه دردسر بودند.. و هرگز نمیدانستید که آیا اسبی آب مینوشد یا نه و اگر هرگز در یکی از آبخوریها اتصالی وجود داشت و اسبی حتی یک بار شوک میخورد، هرگز به آن برنمیگشت و از آن آب نمینوشید، بنابراین من همه آبخوریها را خاموش کردم و سطلهایی در اصطبلها آویزان کردم و یک شلنگ را در راهرو کشیدم تا آنها را پر کنم، هنوز هم بهترین راه بود، کار بیشتری داشت، اما میتوانستید پیگیر باشید که چه اتفاقی برای اسبتان میافتد. اوه بله، ذخیرهسازی کاه در بالای اصطبل هم یک دردسر غبارآلود بود و وقتی که انبار پر بود، اصطبل را گرمتر میکرد و جریان هوا را مختل میکرد، حتی با وجود چندین دریچه. سعی میکردم حتی اجازه ندهیم کسی در آنجا باشد در حالی که اسبها هنوز در اصطبل بودند به خاطر گرد و غباری که با راه رفتن در انبار ایجاد میشد. یک چیز که من قدردانی میکردم این بود که نیمی از اصطبل به خاک چسبیده بود و حتی در تابستان، در اصطبل خنک بود. من همچنین آن را مهم میدانم که در هر اصطبل یک پنجره محکم وجود داشته باشد که به اندازه کافی باز شود تا اسب بتواند به راحتی سرش را بیرون بیاورد. دلایل زیادی برای این وجود دارد، نه تنها به خاطر هوای تازه، بلکه این کار کسلکننده بودن را کاهش میدهد که به نوبه خود، بافتن و گاز گرفتن و لگد زدن به اصطبلها را کاهش میدهد. من برای شستشو و راهرو بتن را دوست دارم و باید به اندازه کافی عریض باشد که اسبها بتوانند از هر دو طرف بسته شوند و هنوز هم بتوانند تمیز شوند. همچنین، اگر اصطبل شستشو یک پنجره داشته باشد، درست مانند پنجره اصطبل، اسبهای شما خیلی راحتتر وارد میشوند زیرا میتوانند بیرون را ببینند و احساس نمیکنند که به یک بنبست میروند، میتوانید همیشه آن را ببندید وقتی که اسبتان را بستید. البته، شما به یک آبگرمکن فقط برای شستشو نیاز دارید. اگر پول مشکلی نیست، یک حمام کوچک ضروری است و اتاقهای تجهیزات قفلدار که همیشه آرزوی داشتن آنها را داشتم، درون اتاقهای بزرگ تجهیزات، تقسیمبندی برای تجهیزات هر فرد که بتوانند قفل کنند و بدانند که وسایلشان هرگز توسط کسی دیگر استفاده یا لمس نخواهد شد در حالی که آنها غایب هستند. به خاطر داشته باشید، همه کسانی که در آنجا اقامت داشتند خانواده نبودند، بنابراین این یک مسئله بزرگ بود که باید به طور منظم به آن رسیدگی میشد. پسر، میتوانم ادامه دهم و حدس میزنم که قبلاً هم ادامه دادهام. نه، من تشکها را دوست ندارم، آنها را امتحان کردهام، ترجیح میدهم که زهکشی خوبی با تراشهها داشته باشم. من شخصاً تشکهای متقاطع را دوست ندارم، اما هر اصطبل آنها را دارد و از آنها استفاده میکند و بیشتر اوقات، با موفقیت، اما همیشه اسبی وجود دارد که بدون دلیل فقط به هم میریزد و شما باید آنها را به شدت جابجا کنید. من ترجیح میدهم مکانهای فردی در جلوی اصطبل برای بستن، همراه با میلهای برای پتو که در دسترس نباشد و اسب نتواند آن را بجود. اوه بله، یک چاله درمانی/کوتاه کردن در جایی دور از چشم، اما با نور خوب، حدس میزنم بهتر است متوقف شوم، ما همه ایدههای زیادی داریم.. امیدوارم این کمی کمک کند و یک چیز دیگر، هرگز نورهای زیادی با مکانهای مناسب برای کلیدها نخواهید داشت.
پایدار: مزایا: جریان آب را کند میکند. فضای سبز برای گیاهان ایجاد میکند (جذب co2) که به حیات جانوری و گیاهی کمک کرده و به تنوع زیستی اضافه میکند. زیبا به نظر میرسد و امکان استفاده تفریحی را فراهم میکند.
معایب: فضای بیشتری را اشغال میکند. به نظر برخی، سبز و وحشی به نظر میرسد که ممکن است خوشایند نباشد.
سیستم پایدار به خوبی با مناطق تفریحی ترکیب میشود.
سیستم متعارف به فضای کمتری برای عملکرد نیاز دارد و برای حذف فاضلاب بهتر است.
آبراه پایدار احتمالاً بسیار گرانتر است، اما اشکالی ندارد - به شرطی که در عین حال شهر را زیباتر کند! ما میتوانیم از این نقاط سبز زمانی که با فرزندانمان بازی میکنیم و میخواهیم در فضای باز غذا بخوریم، استفاده کنیم. اما در عین حال شک دارید که آیا آنها به خوبی آبراههای سنتی عمل میکنند یا نه.
مناطق سبز در درازمدت قابل اعتمادتر هستند.
suds برای طوفانهای کوچک و متوسط مناسب هستند، اما زمانی که suds کافی نیستند، به چیزی اضافی نیاز است. سیستمهای متداول نیز برای فاضلاب لازم هستند.
سیستمهای پایدار آب تمیزتری تولید میکنند، تخلیهها را کندتر میکنند، فرصتهایی برای بازی کودکان فراهم میآورند، زیبا هستند و غیره. جنبههای بسیار بیشتری باز میشوند و به ارزشها تبدیل میشوند.
سیستم زهکشی پایدار بهتر به نظر میرسد، طبیعیتر است و ذخیرهسازی آب در دید، نیاز به مخازن بزرگ ذخیرهسازی را کاهش میدهد.
آبروهای پایدار:
- آب بهطور فعال برای ساخت پارکهای زیبا و غیره استفاده میشود به جای اینکه در لولههای گرانقیمت پنهان شود
- امکان پاکسازی غیرفعال آب آلوده از جادهها (از طریق نفوذ، تهنشینی در دریاچهها، جذب در گیاهان و غیره)
- پیادهسازی ارزانتر در شهرهای موجود
آبروهای سنتی:
- آب حامل آلودگی از مردم دور نگه داشته میشود
- کنترل بیشتر بر آب - محاسبه/مدلسازی آب در سیستم فاضلاب آسانتر است
پایداری همچنین به بهبود مواردی مانند دمای هوا، ارزش تفریحی، سلامت شهروندان و غیره کمک خواهد کرد. مورد دیگر پنهان است.
بیشتر زیباشناختی
پایداری گرانتر است اما از نظر ظاهری و محیطزیستی بهتر است.
همانطور که در بالا ذکر شد، سیستم پایدار دارای مزایای دیگری مانند زیبایی، پاکسازی آبهای روان، کاهش جریانهای اوج و ایجاد فضاهای سبز (و در نتیجه کمک به کاهش co2) است.
دیگری آب را به یک مکان خاص هدایت میکند که این نیز یک مزیت است، بنابراین آب بیشتر تحت کنترل است. همچنین میتوان آن را سریعتر هدایت کرد.
من فکر میکنم که باید ترکیب شوند. آنها نمیتوانند به تنهایی وجود داشته باشند، به سادگی آب زیادی وجود دارد و در شهرها فضای کافی برای تکیه فقط بر روی دستگاههای نفوذ وجود ندارد.
مدل پایدار زیباتر از مدل سنتی به نظر میرسد. فکر میکنم که مدل پایدار به فضای بیشتری نسبت به مدل سنتی نیاز دارد.
آبروهای پایدار: اجازه نفوذ به آبهای زیرزمینی را میدهند و ظاهر زیبایی دارند.
آبروهای متعارف: آب اضافی را به یک تصفیهخانه هدایت میکنند که در صورت رواناب آلوده شهری/جادهای خوب است. طراحی آنها برای بارشهای سنگین آسانتر است.
نیاز به فضا
خوشظاهر در محیط محلی
دسترسی محدود به عموم، مثلاً بچههای در حال بازی
امکانات ذخیرهسازی در زمان بارشهای شدید
سیستم پایدار سبزتر و تمیزتر است.
سیستم پایدار بهتر به نوسانات در سطوح بارش سازگار است. سیستمهای متعارف برای حداکثر بار مشخصی طراحی شدهاند که ممکن است از آن فراتر رود. این امر باعث ایجاد سیلابها میشود. علاوه بر این، سیستم متعارف چالشهای بزرگی برای تصفیهخانههای فاضلاب ایجاد میکند که باید به نوسانات سازگار شوند. سیستم پایدار به عنوان یک بافر عمل میکند - هم برای سیلاب و هم برای مقدار فاضلابی که باید توسط تصفیهخانههای فاضلاب مدیریت شود.
منطقههای سبزی که به عنوان یک سیستم زهکشی پایدار عمل میکنند، همچنین محیطهای زندگی بهتری را در شهرها ایجاد میکنند.
پایداری یک راه حل بلندمدت برای مشکل آب فراهم خواهد کرد و برای محیط زیست نیز خوب است + به نظر خوب میرسد.
معمولی ارزان.
این بیشترین ارزش تفریحی را ارائه میدهد و علاوه بر آن به مبارزه با مشکل گرمایش جهانی کمک میکند، اما تثبیت co2 در کشتزارها.
مزیت زهکشی پایدار این است که ممکن است بتوانید آب را (به عنوان آب زیرزمینی) به دلیل فیلتراسیون طبیعی اجزای خطرناک دوباره استفاده کنید.
آبروهای پایدار از آب باران استفاده میکنند و این امکان را برای ایجاد مناطق شهری جالبتر و سبزتر فراهم میآورد.
پایداری ارزانتر و بهتر برای محیط زیست است.
فناوری متعارف یک فناوری شناخته شده است.