سیلاب‌ها در اودنسه

این تست یک پرسشنامه برای شهروندان است که دانش آنها را درباره مدیریت شهری ارزیابی می‌کند و نظر آنها را درباره سیستم‌های مدیریت پایدار و سایر راه‌حل‌هایی که مردم ممکن است در خصوص مشکل سیلاب در شهر داشته باشند، جویا می‌شود.

آیا شما در اودنسه زندگی می‌کنید؟

شما در کجا زندگی می‌کنید:

آیا سیلاب یک مشکل در اودنسه است؟

اگر بله، چقدر جدی است؟

اگر سیلاب یک مشکل است، به نظر شما یک راه‌حل خوب برای جلوگیری از آن چیست؟ چرا این را فکر می‌کنید؟

اگر سیلاب یک مشکل است، به نظر شما یک راه‌حل خوب برای جلوگیری از آن چیست؟ چرا این را فکر می‌کنید؟
  1. سیستم‌های زهکشی مناسب
  2. ایستگاه‌های پمپاژ
  3. سیستم زهکشی مناسبی در شهر ایجاد کنید.
  4. سیستم زهکشی مناسب
  5. ایجاد رطوبت در رودخانه. ایجاد قانونی برای همه برای جمع‌آوری باران در خانه‌ها زیرا بارش باران بر روی خانه‌ها به خیابان‌ها می‌ریزد و سپس لوله‌های فاضلاب مسدود می‌شود.
  6. برای ساختن بانک‌های بلند و قوی
  7. من قبلاً یک اصطبل ۲۰ دامی داشتم که اجاره کرده بودم و از آن تجربه، چیزهای زیادی درباره آنچه که می‌خواستم اگر/وقتی خودم یکی بسازم، یاد گرفتم. هرگز این کار را نکردم و همیشه مجبور بودم با امکانات موجود کنار بیایم یا تغییراتی ایجاد کنم. در اصطبل آب‌خوری‌های خودکار (گرم) در باکس‌ها وجود داشت، نیمی از اصطبل به تپه‌ای چسبیده بود، بنابراین در یک طرف، نیمی از اصطبل زیر زمین بود و کل فضای بالای باکس‌ها برای ذخیره کاه بود که به داخل آب‌خوری‌ها در باکس‌ها ریخته می‌شد. در مورد باکس‌ها، در زیر باکس‌ها تیرک‌های راه‌آهن وجود داشت و سپس ۱۸ سانتیمتر شن روی آن، و تراشه‌ها که نیازی به گفتن نیست، باکس‌ها هرگز خیس نمی‌شدند. ما دو بار در روز باکس‌ها را تمیز می‌کردیم و بوی تراشه و اسب‌های تمیز همیشه در اصطبل بود. حالا، آب‌خوری‌ها همیشه دردسر بودند و هرگز نمی‌دانستید که آیا اسبی آب می‌نوشد یا نه و اگر هرگز در یکی از آب‌خوری‌ها اتصالی پیش می‌آمد و اسبی حتی یک بار شوک می‌خورد، هرگز برنمی‌گشت و از آن آب می‌نوشید، بنابراین من همه آب‌خوری‌ها را خاموش کردم و سطل‌هایی در باکس‌ها آویزان کردم و یک شلنگ را در راهرو کشیدم تا آنها را پر کنم، هنوز هم بهترین راه بود، کار بیشتری داشت، اما می‌توانستید پیگیر باشید که چه اتفاقی برای اسب‌تان می‌افتد. اوه بله، ذخیره‌سازی کاه در بالای اصطبل هم یک دردسر گرد و غبار بود و وقتی که اتاقک پر بود، اصطبل را گرم‌تر می‌کرد و جریان هوا را مختل می‌کرد، حتی با وجود چندین دریچه. سعی می‌کردم حتی اجازه ندهیم کسی در آنجا باشد در حالی که اسب‌ها هنوز در باکس‌ها بودند به خاطر گرد و غباری که با راه رفتن در اتاقک ایجاد می‌شد. یک چیز که من قدردانی می‌کردم این بود که نیمی از اصطبل به خاک چسبیده بود و حتی در تابستان، در اصطبل خنک بود. همچنین برای من مهم است که در هر باکس یک پنجره محکم وجود داشته باشد که به اندازه کافی باز شود تا اسب بتواند به راحتی سرش را بیرون بیاورد. دلایل زیادی برای این وجود دارد، نه تنها به خاطر هوای تازه، بلکه باعث کاهش کسل‌کننده بودن می‌شود که به نوبه خود، باعث کاهش بافندگی و گاز گرفتن و لگد زدن به باکس‌ها می‌شود. من برای شستشو و راهرو بتن را دوست دارم و باید به اندازه کافی عریض باشد که اسب‌ها بتوانند از هر دو طرف بسته شوند و هنوز هم تمیز شوند. همچنین، اگر باکس شستشو یک پنجره داشته باشد، درست مانند پنجره باکس، اسب‌های شما خیلی راحت‌تر وارد می‌شوند زیرا می‌توانند بیرون را ببینند و احساس نمی‌کنند که به یک بن‌بست می‌روند، می‌توانید همیشه آن را ببندید وقتی که اسب‌تان را بسته‌اید. البته، شما به یک آب‌گرم‌کن فقط برای شستشو نیاز دارید. اگر پول مشکلی نیست، یک حمام کوچک ضروری است و اتاق‌های تجهیزات قفل‌دار که همیشه آرزوی داشتن آنها را داشتم، درون اتاق‌های بزرگ تجهیزات، تقسیم‌بندی برای تجهیزات هر فرد که بتوانند قفل کنند و مطمئن باشند که وسایلشان هرگز توسط کسی دیگر استفاده یا لمس نمی‌شود در حالی که آنها غایب هستند. به خاطر داشته باشید، هر کسی که در آنجا اقامت داشت، خانواده نبود، بنابراین این یک مسئله بزرگ بود که باید به طور منظم به آن پرداخته می‌شد. پسر، می‌توانم ادامه دهم و حدس می‌زنم که قبلاً هم ادامه داده‌ام. نه، من تشک‌ها را دوست ندارم، آنها را امتحان کرده‌ام، ترجیح می‌دهم که زهکشی خوبی با تراشه‌ها داشته باشم. من شخصاً تشک‌های متقاطع را دوست ندارم، اما هر اصطبل آنها را دارد و از آنها استفاده می‌کند و بیشتر اوقات، با موفقیت، اما همیشه اسبی وجود دارد که بدون دلیل فقط به هم می‌ریزد و شما باید آنها را به شدت جابجا کنید. من ترجیح می‌دهم مکان‌های فردی در جلوی باکس برای بستن داشته باشم، همراه با میله‌ای برای پتو که در دسترس نباشد و اسب نتواند آن را بجود. اوه بله، یک چاله درمانی/کوتاه کردن در جایی دور از چشم، اما با نور خوب، حدس می‌زنم بهتر است متوقف شوم، ما همه ایده‌های زیادی داریم.. امیدوارم این کمی کمک کند و یک چیز دیگر، هرگز نورهای زیادی با مکان‌های مناسب برای کلیدها نخواهید داشت.
  8. در کوتاه‌مدت، فکر می‌کنم فاضلاب‌های بهتری می‌توانند مشکل را حل کنند. در بلندمدت، مشکلات اقلیمی باید حل شوند، زیرا این مشکلات باعث ایجاد آب و هوای شدیدتر و در نتیجه سیلاب نیز خواهند شد.
  9. شبکه فاضلاب را در سرتاسر شهر گسترش دهید، از زیرزمین‌های مردم برای مقابله با افزایش سطح آب استفاده کنید، مناطق پارک بیشتری برای جذب باران به جای پارکینگ‌ها ایجاد کنید، و جاده‌هایی بسازید که به عنوان رودخانه عمل کنند تا آب را به دریاچه‌ها یا دریا هدایت کنند.
  10. با آب‌های طوفانی در سطح برخورد کنید و اطمینان حاصل کنید که در زمان زیاد بودن، بدون آسیب از آنجا خارج شود.
…بیشتر…

آیا می‌دانید سیستم مدیریت آب چیست؟

آیا می‌دانید سیستم مدیریت آب معمولی (ترکیبی، جدا) چیست؟

آیا می‌دانید سیستم مدیریت آب پایدار چیست؟

کدام یک از این دو سیستم (معمولی یا پایدار) را ترجیح می‌دهید؟ چرا؟

کدام یک از این دو سیستم (معمولی یا پایدار) را ترجیح می‌دهید؟ چرا؟
  1. پایدار
  2. آب‌کشی متعارف
  3. آب‌کشی متعارف
  4. آب‌روهای پایدار
  5. پایدار
  6. من ترجیح می‌دهم از سیستم زهکشی متعارف استفاده کنم.
  7. آب‌روهای پایدار
  8. من قبلاً یک اصطبل ۲۰ دامی داشتم که اجاره کرده بودم و از آن تجربه، چیزهای زیادی درباره آنچه که می‌خواستم اگر/وقتی خودم یکی بسازم، یاد گرفتم. هرگز این کار را نکردم، همیشه مجبور بودم با امکانات موجود کنار بیایم یا تغییراتی ایجاد کنم. در اصطبل آب‌خوری‌های خودکار (گرم) در باکس‌ها وجود داشت، نیمی از اصطبل به تپه‌ای چسبیده بود، بنابراین در یک طرف، نیمی از اصطبل زیر زمین بود، کل فضای بالای باکس‌ها برای ذخیره کاه بود که به داخل خوراک‌دهنده‌ها در باکس‌ها ریخته می‌شد. در مورد باکس‌ها، در زیر باکس‌ها تیرک‌های راه‌آهن وجود داشت، سپس ۱۸ سانتیمتر شن روی آن، و تراشه‌ها که نیازی به گفتن نیست، باکس‌ها هرگز خیس نمی‌شدند. ما روزی دو بار باکس‌ها را تمیز می‌کردیم و بوی تراشه و اسب‌های تمیز همیشه در اصطبل بود. حالا، آب‌خوری‌ها همیشه دردسر بودند و هرگز نمی‌دانستید که آیا اسبی آب می‌نوشد یا نه و اگر هرگز در یکی از آب‌خوری‌ها اتصالی پیش می‌آمد و اسبی حتی یک بار شوک می‌خورد، هرگز به آن برنمی‌گشت و از آن آب نمی‌نوشید، بنابراین من همه آب‌خوری‌ها را خاموش کردم و سطل‌هایی در باکس‌ها آویزان کردم و یک شلنگ را در راهرو کشیدم تا آنها را پر کنم، هنوز هم بهترین راه بود، کار بیشتری داشت، اما می‌توانستید پیگیر باشید که چه اتفاقی برای اسب‌تان می‌افتد. اوه بله، ذخیره‌سازی کاه در بالای اصطبل هم یک دردسر غبارآلود بود و وقتی که اتاقک پر بود، اصطبل را گرم‌تر می‌کرد و جریان هوا را مختل می‌کرد، حتی با وجود چندین دریچه. سعی می‌کردم حتی اجازه ندهم کسی در آنجا باشد در حالی که اسب‌ها هنوز در باکس‌ها بودند به خاطر گرد و غباری که با راه رفتن در اتاقک ایجاد می‌شد. یک چیز که من قدردانی می‌کردم این بود که نیمی از اصطبل به خاک چسبیده بود و حتی در تابستان، در اصطبل خنک بود. من همچنین داشتن یک پنجره محکم در هر باکس که به اندازه کافی باز شود تا اسب بتواند راحت سرش را بیرون بیاورد را مهم می‌دانم. دلایل زیادی برای این وجود دارد، نه تنها به خاطر هوای تازه، بلکه این کار کسل‌کننده بودن را کاهش می‌دهد که به نوبه خود، بافتن و گاز گرفتن و لگد زدن به باکس‌ها را کاهش می‌دهد. من برای شستشو و راهرو بتن را دوست دارم و باید به اندازه کافی عریض باشد که اسب‌ها بتوانند از هر دو طرف بسته شوند و هنوز هم تمیز شوند. همچنین، اگر باکس شستشو یک پنجره داشته باشد، درست مانند پنجره باکس، اسب‌های شما خیلی راحت‌تر وارد می‌شوند زیرا می‌توانند بیرون را ببینند و احساس نمی‌کنند که به یک بن‌بست می‌روند، می‌توانید همیشه آن را ببندید وقتی که اسب‌تان را بستید. البته، شما به یک آب‌گرم‌کن فقط برای شستشو نیاز دارید. اگر پول مشکلی نیست، یک حمام کوچک ضروری است و اتاق‌های تجهیزات قفل‌دار که همیشه آرزوی داشتن آنها را داشتم، درون اتاق‌های بزرگ تجهیزات، تقسیم‌بندی برای تجهیزات هر فرد که بتوانند قفل کنند و بدانند که وسایلشان هرگز توسط کسی دیگر استفاده یا لمس نخواهد شد در حالی که آنها غایب هستند. به خاطر داشته باشید، همه کسانی که در آنجا اقامت داشتند خانواده نبودند، بنابراین این یک مسئله بزرگ بود که باید به طور منظم به آن پرداخته می‌شد. پسر، می‌توانم ادامه دهم و حدس می‌زنم که قبلاً هم ادامه داده‌ام. نه، من تشک‌ها را دوست ندارم، آنها را امتحان کرده‌ام، ترجیح می‌دهم که زهکشی خوبی با تراشه‌ها داشته باشم. من شخصاً تشک‌های متقاطع را دوست ندارم، اما هر اصطبل آنها را دارد و از آنها استفاده می‌کند و بیشتر اوقات، با موفقیت، اما همیشه اسبی وجود دارد که بدون دلیل فقط به هم می‌ریزد و شما باید آنها را به شدت جابجا کنید. من ترجیح می‌دهم مکان‌های فردی در جلوی باکس برای بستن داشته باشم، همراه با یک میله پتو که در دسترس نباشد و اسب نتواند آن را بجود. اوه بله، یک چاله درمانی/کوتاه کردن در جایی دور از چشم، اما با نور خوب، حدس می‌زنم بهتر است متوقف شوم، ما همه ایده‌های زیادی داریم.. امیدوارم این کمی کمک کند و یک چیز دیگر، هرگز نورهای زیادی با مکان‌های مناسب برای کلیدها نخواهید داشت.
  9. پایدار
  10. پایدار: مزایا: جریان آب را کند می‌کند. فضای سبز برای گیاهان ایجاد می‌کند (جذب co2) که به حیات جانوری و گیاهی کمک کرده و به تنوع زیستی می‌افزاید. زیبا به نظر می‌رسد و امکان استفاده تفریحی را فراهم می‌کند. معایب: فضای بیشتری را اشغال می‌کند. برای برخی ممکن است به نظر سبز و وحشی بیاید که این ممکن است خوشایند نباشد.
…بیشتر…

به نظر شما، کدام یک از این دو سیستم بر دیگری مزایایی دارد؟

  1. کمتر بتن، بیشتر زمین برای جذب در بالایی.
  2. سهولت در تعمیرات و تغییرات
  3. نه
  4. آب‌روهای پایدار زمین را حاصلخیز می‌کنند. در عین حال از طغیانی شدن آب جلوگیری می‌کنند. در سیستم‌های متداول، آب به دریا یا هر رودخانه دیگری هدایت می‌شود.
  5. نمی‌دانم جزئیات را توضیح دهم.
  6. سیستم زهکشی متعارف این آب را برای کشاورزی یا پردازش مجدد به رودخانه استفاده می‌کند. سیستم آب پایدار برای جامعه انسانی و همچنین حیوانات و باکتری‌ها بسیار مضر است.
  7. هیچ ایده‌ای...
  8. من قبلاً یک اصطبل ۲۰ دامی داشتم که اجاره کرده بودم و از آن تجربه، چیزهای زیادی درباره آنچه که می‌خواستم اگر/وقتی خودم یکی بسازم، یاد گرفتم. هرگز این کار را نکردم، همیشه مجبور بودم با امکانات موجود کنار بیایم یا تغییراتی ایجاد کنم. در اصطبل آب‌خوری‌های خودکار (گرم) وجود داشت، نیمی از اصطبل به تپه‌ای چسبیده بود، بنابراین در یک طرف، نیمی از اصطبل زیر زمین بود، کل فضای بالای اصطبل برای ذخیره کاه بود که به داخل آب‌خوری‌ها در اصطبل‌ها ریخته می‌شد. در مورد اصطبل‌ها، در زیر آن‌ها تیرک‌های راه‌آهن وجود داشت، سپس ۱۸ سانتیمتر شن روی آن، و تراشه‌ها که نیازی به گفتن نیست، اصطبل‌ها هرگز خیس نمی‌شدند. ما روزی دو بار اصطبل‌ها را تمیز می‌کردیم و بوی تراشه و اسب‌های تمیز همیشه در اصطبل بود.. حالا، آب‌خوری‌ها همیشه دردسر بودند.. و هرگز نمی‌دانستید که آیا اسبی آب می‌نوشد یا نه و اگر هرگز در یکی از آب‌خوری‌ها اتصالی وجود داشت و اسبی حتی یک بار شوک می‌خورد، هرگز به آن برنمی‌گشت و از آن آب نمی‌نوشید، بنابراین من همه آب‌خوری‌ها را خاموش کردم و سطل‌هایی در اصطبل‌ها آویزان کردم و یک شلنگ را در راهرو کشیدم تا آن‌ها را پر کنم، هنوز هم بهترین راه بود، کار بیشتری داشت، اما می‌توانستید پیگیر باشید که چه اتفاقی برای اسب‌تان می‌افتد. اوه بله، ذخیره‌سازی کاه در بالای اصطبل هم یک دردسر غبارآلود بود و وقتی که انبار پر بود، اصطبل را گرم‌تر می‌کرد و جریان هوا را مختل می‌کرد، حتی با وجود چندین دریچه. سعی می‌کردم حتی اجازه ندهیم کسی در آنجا باشد در حالی که اسب‌ها هنوز در اصطبل بودند به خاطر گرد و غباری که با راه رفتن در انبار ایجاد می‌شد. یک چیز که من قدردانی می‌کردم این بود که نیمی از اصطبل به خاک چسبیده بود و حتی در تابستان، در اصطبل خنک بود. من همچنین آن را مهم می‌دانم که در هر اصطبل یک پنجره محکم وجود داشته باشد که به اندازه کافی باز شود تا اسب بتواند به راحتی سرش را بیرون بیاورد. دلایل زیادی برای این وجود دارد، نه تنها به خاطر هوای تازه، بلکه این کار کسل‌کننده بودن را کاهش می‌دهد که به نوبه خود، بافتن و گاز گرفتن و لگد زدن به اصطبل‌ها را کاهش می‌دهد. من برای شستشو و راهرو بتن را دوست دارم و باید به اندازه کافی عریض باشد که اسب‌ها بتوانند از هر دو طرف بسته شوند و هنوز هم بتوانند تمیز شوند. همچنین، اگر اصطبل شستشو یک پنجره داشته باشد، درست مانند پنجره اصطبل، اسب‌های شما خیلی راحت‌تر وارد می‌شوند زیرا می‌توانند بیرون را ببینند و احساس نمی‌کنند که به یک بن‌بست می‌روند، می‌توانید همیشه آن را ببندید وقتی که اسب‌تان را بستید. البته، شما به یک آب‌گرم‌کن فقط برای شستشو نیاز دارید. اگر پول مشکلی نیست، یک حمام کوچک ضروری است و اتاق‌های تجهیزات قفل‌دار که همیشه آرزوی داشتن آن‌ها را داشتم، درون اتاق‌های بزرگ تجهیزات، تقسیم‌بندی برای تجهیزات هر فرد که بتوانند قفل کنند و بدانند که وسایلشان هرگز توسط کسی دیگر استفاده یا لمس نخواهد شد در حالی که آن‌ها غایب هستند. به خاطر داشته باشید، همه کسانی که در آنجا اقامت داشتند خانواده نبودند، بنابراین این یک مسئله بزرگ بود که باید به طور منظم به آن رسیدگی می‌شد. پسر، می‌توانم ادامه دهم و حدس می‌زنم که قبلاً هم ادامه داده‌ام. نه، من تشک‌ها را دوست ندارم، آن‌ها را امتحان کرده‌ام، ترجیح می‌دهم که زهکشی خوبی با تراشه‌ها داشته باشم. من شخصاً تشک‌های متقاطع را دوست ندارم، اما هر اصطبل آن‌ها را دارد و از آن‌ها استفاده می‌کند و بیشتر اوقات، با موفقیت، اما همیشه اسبی وجود دارد که بدون دلیل فقط به هم می‌ریزد و شما باید آن‌ها را به شدت جابجا کنید. من ترجیح می‌دهم مکان‌های فردی در جلوی اصطبل برای بستن، همراه با میله‌ای برای پتو که در دسترس نباشد و اسب نتواند آن را بجود. اوه بله، یک چاله درمانی/کوتاه کردن در جایی دور از چشم، اما با نور خوب، حدس می‌زنم بهتر است متوقف شوم، ما همه ایده‌های زیادی داریم.. امیدوارم این کمی کمک کند و یک چیز دیگر، هرگز نورهای زیادی با مکان‌های مناسب برای کلیدها نخواهید داشت.
  9. پایدار: مزایا: جریان آب را کند می‌کند. فضای سبز برای گیاهان ایجاد می‌کند (جذب co2) که به حیات جانوری و گیاهی کمک کرده و به تنوع زیستی اضافه می‌کند. زیبا به نظر می‌رسد و امکان استفاده تفریحی را فراهم می‌کند. معایب: فضای بیشتری را اشغال می‌کند. به نظر برخی، سبز و وحشی به نظر می‌رسد که ممکن است خوشایند نباشد.
  10. سیستم پایدار به خوبی با مناطق تفریحی ترکیب می‌شود. سیستم متعارف به فضای کمتری برای عملکرد نیاز دارد و برای حذف فاضلاب بهتر است.
…بیشتر…

آیا منصفانه است که از مالکین خانه‌های فردی بخواهند برای سیستم مدیریت آب پایدار خود (سقف سبز، نفوذ طبیعی، حوضچه‌های آب باران) بدون هرگونه کمک‌هزینه‌ای پرداخت کنند؟

  1. نه
  2. بله
  3. بله
  4. نه
  5. نه
  6. بله، از مالکان خانه‌های فردی خواسته می‌شود که سیستم فاضلاب را داشته باشند. آب حمام و آب شستشو برای هر خانه دوباره استفاده می‌شود.
  7. نه، این ناعادلانه است.
  8. من قبلاً یک اصطبل ۲۰ دامی داشتم که اجاره کرده بودم و از آن تجربه، چیزهای زیادی درباره آنچه که می‌خواستم اگر/وقتی خودم یکی بسازم، یاد گرفتم. هرگز این کار را نکردم و همیشه مجبور بودم با امکانات موجود کنار بیایم یا تغییراتی ایجاد کنم. در اصطبل آب‌خوری‌های خودکار (گرم) در باکس‌ها وجود داشت، نیمی از اصطبل به تپه‌ای چسبیده بود، بنابراین از یک طرف، نیمی از اصطبل زیر زمین بود و کل فضای بالای باکس‌ها برای ذخیره کاه بود که به داخل آب‌خوری‌ها در باکس‌ها ریخته می‌شد. در مورد باکس‌ها، در زیر باکس‌ها تیرک‌های راه‌آهن وجود داشت و سپس ۱۸ سانتیمتر شن روی آن، و تراشه‌ها که نیازی به گفتن نیست، باکس‌ها هرگز خیس نمی‌شدند. ما روزی دو بار باکس‌ها را تمیز می‌کردیم و بوی تراشه و اسب‌های تمیز همیشه در اصطبل بود. حالا، آب‌خوری‌ها همیشه دردسر بودند و هرگز نمی‌دانستید که آیا اسبی آب می‌نوشد یا نه و اگر هرگز یکی از آب‌خوری‌ها دچار مشکل می‌شد و اسبی حتی یک بار شوک می‌خورد، هرگز به آن برنمی‌گشت و از آن آب نمی‌نوشید، بنابراین من همه آب‌خوری‌ها را خاموش کردم و سطل‌هایی در باکس‌ها آویزان کردم و یک شلنگ در راهرو کشیدم تا آنها را پر کنم، هنوز هم بهترین راه بود، کار بیشتری داشت، اما می‌توانستید پیگیر باشید که چه اتفاقی برای اسب‌تان می‌افتد. اوه بله، ذخیره‌سازی کاه در بالای اصطبل هم یک دردسر غبارآلود بود و وقتی که اتاقک پر بود، اصطبل را گرم‌تر می‌کرد و جریان هوا را مختل می‌کرد، حتی با وجود چندین دریچه. سعی می‌کردم حتی اجازه ندهیم کسی در آنجا باشد در حالی که اسب‌ها هنوز در باکس‌ها بودند به خاطر گرد و غباری که با راه رفتن در اتاقک ایجاد می‌شد. یک چیز که من قدردانی می‌کردم این بود که نیمی از اصطبل به خاک چسبیده بود و حتی در تابستان، در اصطبل خنک بود. همچنین برای من مهم است که در هر باکس یک پنجره محکم وجود داشته باشد که به اندازه کافی باز شود تا اسب بتواند به راحتی سرش را بیرون بیاورد. دلایل زیادی برای این وجود دارد، نه تنها به خاطر هوای تازه، بلکه باعث کاهش کسل‌کننده بودن می‌شود که به نوبه خود، بافتن و گاز گرفتن باکس‌ها را کاهش می‌دهد. من برای شستشو و راهرو بتن را دوست دارم و باید به اندازه کافی عریض باشد که اسب‌ها بتوانند از هر دو طرف بسته شوند و هنوز هم تمیز شوند. همچنین، اگر باکس شستشو یک پنجره داشته باشد، درست مانند پنجره باکس، اسب‌های شما خیلی راحت‌تر وارد می‌شوند زیرا می‌توانند بیرون را ببینند و احساس نمی‌کنند که به یک بن‌بست می‌روند، می‌توانید همیشه آن را ببندید وقتی که اسب‌تان را بسته‌اید. البته، شما به یک آب‌گرم‌کن فقط برای شستشو نیاز دارید. اگر پول مشکلی نیست، یک حمام کوچک ضروری است و اتاق‌های تجهیزات قفل‌دار که همیشه آرزوی داشتن آنها را داشتم، درون اتاق‌های بزرگ تجهیزات، تقسیم‌بندی برای تجهیزات هر فرد که بتوانند قفل کنند و مطمئن باشند که وسایلشان هرگز توسط کسی دیگر استفاده یا لمس نمی‌شود در حالی که آنها غایب هستند. به خاطر داشته باشید، هر کسی که در آنجا اقامت داشت، خانواده نبود، بنابراین این یک مسئله بزرگ بود که باید به طور منظم به آن پرداخته می‌شد. پسر، می‌توانم ادامه دهم و حدس می‌زنم که قبلاً هم همین کار را کرده‌ام. نه، من تشک‌ها را دوست ندارم، آنها را امتحان کرده‌ام، ترجیح می‌دهم که زهکشی خوبی با تراشه‌ها داشته باشم. من شخصاً تشک‌های متقاطع را دوست ندارم، اما هر اصطبل آنها را دارد و از آنها استفاده می‌کند و بیشتر اوقات، با موفقیت، اما همیشه اسبی وجود دارد که بدون دلیل فقط به هم می‌ریزد و شما باید آنها را به شدت جابجا کنید. من ترجیح می‌دهم مکان‌های فردی در جلوی باکس برای بستن داشته باشم، همراه با میله‌ای برای پتو که در دسترس نباشد و اسب نتواند آن را بجود. اوه بله، یک چاله درمانی/کوتاه کردن در جایی دور از چشم، اما با نور خوب، حدس می‌زنم بهتر است متوقف شوم، ما همه ایده‌های زیادی داریم.. امیدوارم این کمی کمک کند و یک چیز دیگر، هرگز نورهای زیادی با مکان‌های مناسب برای کلیدها ندارید.
  9. واقعاً نه، زیرا به نوعی بخشی از سیستم عمومی است.
  10. نه. به نظر من، ما باید همه در حل مشکلات مشارکت کنیم، زیرا سیلاب یک مشکل فردی نیست، بلکه یک مشکل مشترک است که تمام جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
…بیشتر…

کدام یک از گروه‌های زیر به شما تعلق دارد؟

ایجاد پرسشنامه خودبه این فرم پاسخ دهید