خانه فرهنگ، خانه شهروندی، خانه جامعه روستایی، خانه نمایشگاهها، کنسرتها و غیره.
یک خانه که در آن فرهنگهای مختلف میتوانند با هم ملاقات کنند
گوته، خواندن، فرهنگ
مردم چپگرا
اپرا، موسیقی، ادبیات، دکترین
هیچ
کنسرتها، خوانشها
برنامههای فرهنگی، کنسرتها، تئاتر،
کنسرتها، خوانشها، تئاتر
-
گرا، موزه، ddr
یک خانه که در آن فرهنگ شکل میگیرد
ادبیات
موسیقی، فیلم، کنسرت، سینما، جشنها، پذیراییها (پذیرایی ایستاده، نوشیدنی شامپاین...)
محل برگزاری بیاحساس
خوشحالی، آشنایی،
فرهنگ، فیلمها، جشنواره، رویدادها، برنامه شب، خلاقیت، مرکز شهر، مرکز فرهنگی
سالن شهر، هنر، نمایشگاهها، کنسرتها
خانه شهروند، شهر، مرکز، نمایشگاه، کنسرتها
محل ملاقات برای مردم، مکان برای رویدادهای فرهنگی
فرهنگ، خانه، پیچیده، در هر شهر، آموزش، جالب
تئاتر، جشنهای فارغالتحصیلی مدارس
موسیقی
جشن نوروز کردی
محل تبادل فرهنگی، همچنین به معنای تفاهم بینالمللی ملتها
ارکستر سمفونیک، رویدادهای فرهنگی برای جوانان، مسابقات فرهنگی، رویدادهای تبلیغاتی سیاسی
سنت
محل برگزاری انواع مختلف رویدادهای فرهنگی
مرکز انتقال فرهنگ (شامل ایدئولوژی)
انتشارات، ادبیات
ساختمان بزرگ، احتمالاً شهرداری
محل ملاقات محبوب برای فرهنگ و اجتماعی بودن
به من چیزی نمیگوید
مرکز فرهنگی
در آلمان شرقی هم بود
استرادا، موسیقی، آکاردئون
معماری استالینیستی، کنترل کودکان
دیدیآر
اولاً هیچ، سپس آن چیز روسی در برلین شرقی (قدیمی، کهنه)
خانهای با تبلیغات برای کمونیسم، با تزییناتی از تئاتر، نمایشگاهها و سایر رویدادها
- (ناشناخته)
خانهای برای رویدادهای فرهنگی در شهر و روستا
موسیقی
جشن، آوازها، رقص
رقصیدن
بتن
محل فعالیتهای فرهنگی متنوع از کارگران، مکانهای مهم دیدار، مکانهای شادی
فولک
فضای بزرگ با رویدادهای یکسان اما همچنین مشغولیت با کودکان
مهمانی، جشن، کنسرتها
موسیقی، نمایش لای، جشنهای سوسیالیستی، کابرکه
نوعی مرکز ملاقات فرهنگی.
هیچ چیز
تنظیم
هیچ
هنر
سیاست تبلیغاتی شوروی، ایدئولوژی حزبی
کنسرتها
کسالت
نهاد، نمایشگاه، کنسرتها، سخنرانیها
نهاد شهری، باز برای بسیاری از رویدادهای فرهنگی، "چندمنظوره"