تجربیات اذیت خیابانی

به یادماندنی‌ترین تجربه شما با اذیت خیابانی چیست؟ این موضوع چه حسی به شما منتقل کرد؟ این می‌تواند فقط یک کلمه باشد یا یک داستان کامل.

  1. من در پراگ بودم، مردان در اروپا بسیار صریح‌تر هستند.
  2. "همه در یک مقطع از زندگی‌شان این اتفاق برایشان افتاده است."
  3. مرد ترسناک ملودی "سوت بزن" را برای من و دوستانم سوت زد.. لازم به گفتن نیست که ما ترسیده بودیم و هرگز نتوانسته‌ام به آن آهنگ به همان شکل قبلی فکر کنم!
  4. چند دختر و من از هتل‌مان در حال پیاده‌روی در خیابان بودیم و به دنبال جایی برای غذا خوردن بودیم که ناگهان یک کامیون پر از مردان در مقابل ما پارک کرد و شروع به بوق زدن و سوت زدن به ما کرد. آنها به ما صدا می‌زدند و شب بود، ما در یک منطقه ناآشنا بودیم، چهار نفر بودیم و نمی‌دانستیم چند نفر از آنها بودند. این وضعیت ناراحت‌کننده و استرس‌زا بود.
  5. فکر می‌کنم احتمالاً یا زمانی بود که یک مرد به من فریاد زد که "خیسش کن" در حالی که داشتم دو می‌دویدم، یا زمانی که در یک شب دیرهنگام در حال پیاده‌روی به خانه از مرکز شهر بودم و یک مرد به‌طور کلامی اشاره کرد که من تنها هستم و سپس حتی تظاهر کرد که به سمت من می‌آید فقط برای اینکه من را بترساند.
  6. در نیویورک به دنیا آمده و بزرگ شده‌ام اما هنوز به بی‌ادبی عادت نکرده‌ام. احساس ناراحتی و تنش می‌کنم.
  7. در حین راه رفتن به سمت cvs، کسی از ون متوقف شده‌اش فریاد زد که موهای زیبایی دارم. من فقط به خاطر اینکه آن مرد خیلی ترسناک به نظر می‌رسید و برایم غریبه بود، احساس ناراحتی کردم. معمولاً وقتی کسی به من compliment می‌دهد، خوشحال می‌شوم، اما آن موقعیت من را ترساند و در نهایت از خیابان دویدم.
  8. یک بار در حال برگشت به خوابگاه از یک رقص در هاوس بودم و توسط گروهی از چند پسر مورد توجه قرار گرفتم. آنها چیزهایی مثل "کجا می‌روی، زیبا؟" و "هی، خوشگل، می‌خواهی با من جایی بروی؟" و چیزهای مشابه می‌گفتند. اما در این گروه یک پسر بود که هیچ چیزی به من نگفت، بلکه به دوستانش رو کرد و گفت "هی، با او اینطور صحبت نکنید، به او احترامی که شایسته‌اش است را بدهید!". او این را به طرز بسیار جدی (نه شوخی) گفت و بعد از آن دیگر پسرها ساکت شدند. من فکر کردم که چقدر عالی است که او جرأت داشت به دوستانش به این شکل اعتراض کند و من قطعاً از این کار او قدردانی کردم. اغلب آرزو می‌کنم که افراد بیشتری وقتی دیگران اینطور با هم رفتار می‌کنند، چیزی بگویند.
  9. این واقعاً همیشه اتفاق می‌افتد، صرف نظر از اینکه با چه کسی هستم. دوستان، چک. والدین، قطعاً. پدربزرگ و مادربزرگ، بدون شک. این شرم‌آور، تحقیرآمیز و به طور کلی ناخوشایند است. نمی‌دانم چه کسی تصمیم گرفت که صدا زدن عمومی دختران قابل قبول است، یا اینکه شاید آنها می‌خواستند این را بشنوند، زیرا واقعاً هیچ لذتی ندارد و همه افراد درگیر را ناراحت و به شدت خودآگاه می‌کند.
  10. این یک مورد خاص از صدا زدن خیابانی نیست، اما فکر کردم باید چیزی را که روز دیگر شنیدم به اشتراک بگذارم. شنیدم دختری گفت که به خاطر اینکه هرگز مورد صدا زدن خیابانی قرار نگرفته، احساس بدی درباره خود دارد. چقدر ناراحت‌کننده است؟ او فکر می‌کرد که آنقدر زشت است که مورد آزار قرار نگیرد.